معنی آتشزنه گوگردی
حل جدول
لغت نامه دهخدا
گوگردی. [گ ِ] (ص نسبی) منسوب به گوگرد. || گوگرددار. دارای گوگرد. آغشته به گوگرد. آلوده به گوگرد.
- آبهای گوگردی، میاه کبریتی.
|| از گوگرد ساخته شده. || به رنگ گوگرد.
آب گوگردی
آب گوگردی. [ب ِ گو گ ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) چشمه ٔ گرم طبیعی که در آن گوگرد باشد. در رامسر و سمنان و لارستان فارس و خراسان و دماوند آب گوگردی هست.
فرهنگ فارسی هوشیار
واژه پیشنهادی
چشمه آبگرم میراحمد
انگلیسی به فارسی
رنگینه گوگردی - رنگ گوگردی
Disulphide cross link
پیوند گوگردی - پیوند گوگردی تقاطعی
spunk
آتشزنه
فرهنگ واژههای فارسی سره
آتشزنه
معادل ابجد
1023